اعتراف مرموزترین مأمور قلابی
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۹۸۷۴
روزهای زیادی میشد که پرسههای یک پلیس در جنوب تهران زیاد به چشم میخورد، او در خیابانها میگشت و با دیدن اتباع خارجی سراغشان میرفت و مدرک میخواست.
به گزارش ایران، پاتوقش حوالی مولوی، شوش و ترمینال جنوب بود تا اینکه توسط اداره پنجم پلیس آگاهی تهران به دام افتاد.
وقتی پلیس تهران در جریان اخاذیهای سریالی یک مرد در لباس پلیس قرار گرفت، دست به تجسسهای میدانی زد و پلیس قلابی را در همان پاتوقهای همیشگیاش به دام انداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مرد افیونی که باور نمیکرد طعمههایش شکایت کرده باشند در بازجوییها سوءاستفاده از لباس پلیس و شکار موبایلهای اتباع غیرقانونی خارجی را به گردن گرفت.
محمود ۵۴ ساله خانوادهاش ساکن کرج هستند، اما او چند ماهی است که به جمعیت بیخانمانان تهران پیوسته و همان حوالی شوش روزگار میگذراند.
وقتی شروع به حرف زدن میکند در ارتعاش صدای او میشد درد خماری را به راحتی حس کرد؛ دردی که بهدلیل نرسیدن هروئین باعث شده بود تا به هرچه کرده و نکرده اعتراف کند تا شاید زودتر پرونده بسته شود.
محمود در گذشته برای خود کار و زندگی داشته است تا اینکه همنشینی با عدهای باعث میشود تریاک کشیدن را شروع کند. همین مصرف مدام مواد مخدر، او را ترغیب میکند تا هر روز میل به مصرف مواد مخدر در وجود محمود قویتر شود. پس چه چیزی مخربتر از هروئین در این جهان وجود دارد.
گفته میشود، یک بار مصرف شیره تریاک، ۱۰۰ برابر خود تریاک، فرد را نشئه میکند، اما یک بار مصرف هروئین ۱۰۰۰ برابر تریاک، انسان را نشئه میکند. به گونهای که دیگر هیچ راه برگشتی باقی نمانده و تنها انزوا در اعماق درههای سیاهی است که برای شخص باقی میماند، اما محمود خیلی دیر به این موضوع پی برد.
او بعد از آنکه خانوادهاش را در کرج رها کرده و راهی شوش شد، فکرش را نمیکرد که قرار گرفتن در دوران مصرف اجباری مواد مخدر، باعث میشود تا کارش به کلانتری و آگاهی کشیده شود. اما حالا به جرم پوشیدن لباس مأمور و اخاذی از اتباع خارجی، توسط اداره پنجم پلیس آگاهی تهران دستگیر شده است.
محمود درباره این اخاذیها با لباس مأمور میگوید: شرایط خوبی نداشتم و طبیعتاً توان کار کردن نیز نداشتم بنابراین یک روز به بازار رفتم و یک لباس پلیس خریداری کردم تا با آن از افراد اخاذی کنم.
او ادامه میدهد: همان حوالی مولوی، شوش و ترمینال جنوب چرخ میزدم و وقتی یک تبعه خارجی میدیدم به هرنحوی که شده به او گیر میدادم و مدارک میخواستم. بعد وقتی میفهمیدم که مدارکی ندارند، آنها را تهدید به دستگیری میکردم که همین مسأله باعث میشد بعضی از آنها برای اینکه کاری با آنها نداشته باشم، گوشی تلفن خود را به من بدهند.
محمود در پاسخ به این سؤال که اسلحه و دستبند نیز داشتی؟ اظهار میکند: من هیچ چیزی همراه خود نداشتم. اصلاً چند موردی نیز بودند که هیچ چیزی به من ندادند و طبیعتاً نتوانستم کاری با آنها بکنم.
این پلیس قلابی در پایان درباره درآمد حاصل از این کار تشریح میکند: هر گوشیای که میگرفتم را در بازار مولوی به مبلغ ۸۰۰ هزار تومان میفروختم و با پول آن نیز مواد مصرف میکردم. البته چاره دیگری نیز جز این کار نداشتم.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اخاذی مامور قلابی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۹۸۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش / او را با چاقو کشتم و آتش زدم!
به گزارش صدای ایران از روزنامه جوان، روز حادثه مادر دیانا بچه را با خودروی شخصیاش به خانه میآورد. دیانا مقابل خانه پیاده میشود و مادر خودرو را به داخل پارکینگ میبرد، اما وقتی برمیگردد متوجه میشود خبری از بچه نیست. برای همین پلیس را از ماجرا باخبر میکنند. اعضای خانواده دیانا به پلیس گفتند به کسی مظنون نیستند و احتمال میدهند در همان زمان سرنشینان یک خودرو کودک را ربوده باشند.
وقتی تحقیقات پلیس با تحقیقات میدانی نشان داد که سناریوی آدمربایی منتفی است، مادر دیانا را به عنوان مظنون بازداشت کردند. او در جریان تحقیقات گفت از ماجرای گم شدن کودک خبری ندارد، اما سرانجام روز گذشته به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. متهم گفت: «من به جز دیانا صاحب فرزندی دیگر هم هستم. روز حادثه بود که تصمیم به قتل دیانا گرفتم. بچهام را به باغی متروکه در بیرون شهر بردم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. بعد هم جسدش را آتش زدم و به اداره پلیس رفتم و گم شدن او را گزارش دادم.»
با اعتراف متهم و با نشانیهایی که او در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان راهی محل شدند و بقایای جسد سوخته را کشف کردند. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای بررسی انگیزه جرم در جریان است.